وبلاگ من

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تن بی سر - غزل - شعر شهادت امام حسین(ع) - سعید بیابانکی - شورمحرّم

16 آبان 1395 توسط زينب ساساني

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم
بگذار كه این باغ، درش گم شده باشد
گل های تَرَش، برگ و بَرَش گم شده باشد
جز چشم به راهی به چه دل خوش كند این باغ؟
گر قاصدك نامه برش گم شده باشد
باغ شب من كاش درش بسته بماند
ای كاش كلید سحرش گم شده باشد
بی اختر و ماه است دلم مثل كسی كه
صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد
شب، تیره و تار است و بلا دیده و خاموش
انگار كه قرص قمرش گم شده باشد
چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ
خواب پدری كه پسرش گم شده باشد
آن روز تو را یافتم افتاده و تنها
در هیبت نخلی كه سرش گم شده باشد
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه ی عطری كه درش گم شده باشد
سعید بیابانکی

 نظر دهید »

عبادت حضرت زینب سلام الله علیها:

16 آبان 1395 توسط زينب ساساني

 

 

 

عبادت غرض اصلی آفرینش است و امام معصوم سمبل و تجلی این غرض؛ و هرچه یک انسان عابدتر باشد با حرکت آفرینش هماهنگ‌تر و با معصوم مانوس‌تر می‌شود. شاید علت انس حضرت زینب (س) با برادرش امام حسین (ع) جلوه‌ای از این عبادت باشد.

 

حضرت امام حسین (ع) در هنگام وداع به زینب کبری فرمود: «خواهرم در نماز شبت مرا به یاد داشته باش.» و نیز از امام سجاد علیه السلام نقل شده است: «عمه‌ام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام هم فرایض و هم نوافل خود را به جای می‌آورد و غفلت نداشت. فقط در یکی از منازل به خاطر شدت ضعف و گرسنگی، نشسته نماز خواند که بعد معلوم شد، سه روز است غذا میل نکرده، زیرا به هر اسیر شبانه روز یک گرده نان می‌دادند و عمه‌ام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچه‌ها می‌داد.»

 

نوشته‌اند هیچ‎گاه، تهجد و نماز شب این بانوی بزرگ ترک نشد. در فرهنگ قرآنی نافله چیزی است که زیاده بر واجب است و از روی تفضل و تبرع انجام می‌گیرد.

 

هنوز شهادت سیدالشهدا به سال نیامده که در مدینه قحطی سختی رخ داده است. عبدالله بن جعفر که بحر جود و کرم است و عادت بر بذل و عطا دارد، به دلیل اینکه دستش از سرمایه دنیا تهی گشته راهی شام می‌شود و به کار زراعت مشغول می‌شود، امّا زینب هر روزش گریه و داغ دل است. پس از مدتی آن علیّا مخدّره گرفتار تب وصل خانواده‌اش می‌گردد و هر لحظه بیماری او شدّت پیدا می‌کند تا اینکه نیمه ظهری به همسر خود عبدالله می‌فرماید: بستر مرا به زیر آفتاب در حیاط قرار بده!

 

عبدالله می‌گوید: به این وصیّت عمل کرده و او را در حیاط جای دادم که متوجّه شدم چیزی را روی سینه خویش قرار داده و مدام زیر لب حرفی می‌زند. پس به او نزدیک شدم، دیدم پیراهنی پاره پاره و خونین که یادگاری از برادرش حسین (ع)بود روی سینه نهاده ناله او حسین، حسین، حسین بود، لحظاتی بعد او وارد بر حریم اهل بیت النبوة گشت و کارنامه عمرش به خیر و سعادت ختم شد.

 

بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در همانجا دفن شد و مزار ملکوتی آن حضرت اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام است.

منبع:خبرگزاری ایسنا

 نظر دهید »

گل باش

09 آبان 1395 توسط زينب ساساني

صبح همتون بخیر

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

وبلاگ من

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس